- اخبار فلزات
- تحلیل و پیش بینی
- مقالات
- تالار گفتگو
- راهنمای سایت
- تبلیغات
- خرید اشتراک
- گفتگو با متال آنلاین
خوش آمدید مهمان!
محصول | قیمت خرید | قیمت فروش |
---|---|---|
مس کاتد
20 فروردین |
516,000 |
516,000 |
مس جهانی
20 فروردین |
9,300 |
9,300 |
روی جهانی
20 فروردین |
2,594 |
2,594 |
سرب جهانی
20 فروردین |
2,112 |
2,112 |
آلومینیوم جهانی
20 فروردین |
2,450 |
2,450 |
انس طلا جهانی
20 فروردین |
2,333 |
2,333 |
انس نقره جهانی
20 فروردین |
27 |
27 |
نیکل
20 فروردین |
17,757 |
17,757 |
قلع
20 فروردین |
28,780 |
28,780 |
نفت برنت
20 فروردین |
89 |
89 |
نفت سبک آمریکا
20 فروردین |
85 |
85 |
بهبود در وضعیت معیشت مردم را میتوان هدف همه سیاستهای اقتصاد دانست. یعنی علم اقتصاد و تمام ابزارهای سیاستگذاری در خدمت رشد اقتصادیای هستند که در رفاه مردم تجلی پیدا کند و منجر به بهبود وضعیت معیشتی شود. با این اوصاف، تغییر در وضعیت رفاهی و معیشتی مردم را میتوان شاخصی برای عملکرد مجموعه سیاستهای اقتصادی یک کشور دانست. متاسفانه، متغیرهای اقتصاد ایران، در تناسب با یکدیگر، نتایج مشابهی را نشان میدهند. رشدهای اقتصادی منفی، تورمهای بالا و بیکاری گسترده، در تناسب کامل با روند افزایشی فقر است. ابرچالشهایی که بارها اقتصاددانان در سالهای گذشته نسبت به آنها هشدار داده بودند، یکی پس از دیگری به مرحله بحران میرسند. ابرچالش کسری منابع و بودجه دولت، تورم را به مرزهای بحرانی و حتی هشداری برای ابرتورم نزدیک کرده و رشد اقتصادی یک دهه اخیر تقریبا در پایینترین مقدار بلندمدت خود قرار گرفته و نتیجه آنکه برآیند همه این بحرانها، در سفره مردم نمود پیدا کرده است.گسترش فقر، آنقدر جدی است که هیچ سیاستگذاری نمیتواند از کنار آن به سادگی عبور کند. سیاستگذاری در حوزه فقر و حمایت، نیازمند شناخت ویژگیهای فقرا است و نگاهی به ویژگیهای فقرا و تغییر در این ویژگیها، نتایج قابل توجه و نگرانکنندهای به همراه دارد که سیاستگذاری در این حوزه را نیز با چالش مواجه میسازد.
چالش سیاستگذاری در حوزه فقرا فراتر از موضوع شغل است؛ درحالیکه به لحاظ وضعیت شغلی، فقرا و غیرفقرا به سمت همگرایی پیش رفتهاند (که نشانهای از فراگیر شدن فقر است)، در برخی از ویژگیها نیز از هم فاصله گرفتهاند. بهعنوان مثال داشتن کودک در سالهای گذشته (اواسط دهه۸۰) تفاوت چندانی در بین فقرا و غیرفقرا نداشته است؛ اما در سالهای اخیر و بهویژه در مناطق شهری، اختلاف معنادار و قابل توجهی در بین فقرا و غیرفقرا به لحاظ داشتن کودک مشاهده میشود. این موضوع به معنای آن نیست که نرخ فرزندآوری در بین فقرا رشد بیشتری نسبت به غیر فقرا داشته است، بلکه بالا بودن هزینه اضافه شدن یک فرد جدید به خانواده در تناسب با درآمد خانوار به نحوی است که در برخی خانوارها فرزندآوری منجر به سقوط به زیر خط فقر شده است. حال چه باید کرد؟ آیا سیاستهایی مانند توزیع رانت خودرو در بین خانوارهای دارای فرزند، چارهای برای خروج این خانوارها از زیر خط فقر است؟
در مجموع نگاهی به ویژگیهای فقرا نشان میدهد که فقر در ایران، چهره جدیدی از خود به نمایش گذاشته است. فقرا و غیرفقرا به لحاظ ویژگیهایی که باید آنها را از هم متمایز بکند، بسیار به هم شبیه شدهاند (مانند شاغل بودن سرپرست خانوار) و به لحاظ ویژگیهایی که باید تاثیر کمتری در تمایز فقرا از غیر فقرا داشته باشد (مانند داشتن فرزند) از یکدیگر فاصله گرفتهاند. هر دوی اینها، یک پدیده را نشان میدهد و آن هم آسیبپذیری شدید خانوارهای ایرانی است؛ بهطوریکه حتی داشتن شغل هم امید چندانی برای یک وضعیت رفاهی مناسب نیست و در مقابل تغییری مانند فرزندآوری، میتواند خانوار را با چالش جدی در تامین هزینهها مواجه کند.
چهره جدید فقر در اقتصاد ایران، یک رهنمون بسیار مهم برای سیاستگذار به همراه دارد و آن هم اینکه، اقتصاد باید اولویت اول کشور باشد؛ در غیر این صورت، فقر چنان فراگیر خواهد شد و تبعات اقتصادی و اجتماعی آن چنان گسترش خواهد یافت که به ناچار و پس از صرف هزینه بسیار، اولویت اول بودن اقتصاد را به سیاستگذار تحمیل خواهد کرد.