مهمترین چیز در سرمایه گذاری

مهمترین چیز در سرمایه گذاری!
هوارد مارکس درکتاب مهم و اثرگذارش به نام «مهمترین چیز» (The Most Important Thing) نکات مهمی را برای سرمایه گذاری عنوان می کند.
در دریاچه درست ماهی گیری کنید :
سرمایه گذاری مانند ماهی گرفتن است. از نظر من سه مکان برای شکار ماهی خوب وجود دارد:
شرکتهای کوچک که زیر رادار سرمایه گذاران بزرگ قرار ندارند اما در واقع جواهراتی در صدف پر گل و لای بازار هستند که به زودی کشف خواهند شد.
شرکتهای قدیمی که بازار صرفا بخاطر ورود شرکتهای جدید دیگر به آنها توجه ندارد و از «مد» افتاده اند.
شرکتهای ترسناک یعنی تولیدکنندگان کامادیتی در زمانی که افت نامتعارف قیمت در محصولات آنها رخ داده است.
ویژگی مشترک سه گروه فوق این است که شما مبلغ کمی در برابر ارزش واقعی دارایی می پردازید و در برابر ریسکی که می کنید احتمالا بازده فوق العاده ای خواهید داشت.
درعمق درجه دو فکر کنید (Second Level Thinking):
در واکنش به رشد یا سقوط سهام یک شرکت همیشه بپرسید بعد چه خواهد شد؟ تفکر در عمق درجه یک به شما می گوید شرکت با نرخ رشد بالا را بخرید و شرکت دارای رشد منفی را بفروشید. اما تفکر در عمق لایه دوم می گوید که اولا قیمت سهام شرکت رشدیابنده به دلیل هجوم اکثریت به سرعت به سطوح غیر منطقی می رسد و ثانیا به زودی رقبای زیادی پیدا می شوند و رشد آن کند می شود. از سوی دیگر، هجوم عرضه کنندگان برای فروش سهام شرکت دارای رشد منفی، قیمت را به قعر زیادی می برد و با ترک رقبا به دلیل کاهش سودآوری آن بیزینس، فرصت برای رشد دوباره شرکت فراهم می شود.
بدانید که چه نمی دانید :
دو نوع پیش بینی کننده اقتصادی وجود دارد: کسانی که نمی دانند و کسانی که نمی دانند که نمی دانند!
پیش بینی روندهای کلان اقتصادی نظیر تورم، آینده نرخ سود، نرخ ارز و ... ناممکن است. این پیش بینی ها بسیار مهم اما نادانستنی هستند. کسانی که پیش بینی درستی از اقتصاد کلان دارند یا یک استثنا هستند و یا صرفا خوش شانس. پس وقت خود را صرف چیزهای مهم و دانستنی کنید : چقدریک شرکت بهره وری سرمایه دارد، چقدر ارزان ارزشگذاری شده ، چقدر مزیت رقابتی پایدار دارد و ...
صندوق برتر را اینگونه انتخاب کنید :
همه افراد نمی توانند شخصا به تجزیه تحلیل مالی شرکتها بپردازند. پس باید کار مدیریت سرمایه را به نهاد متخصص بسپارند. معمولا این کار با نگاه کردن به سابقه عملکردها انجام می شود که روش غلطی است!
اگر به شما بگویند راننده ماشین اول ظرف 5 ساعت به چالوس می رسد و راننده دوم ظرف سه ساعت؛ شما مسافرت با کدام را ترجیح می دهید؟ احتمالا پاسخ شما لزوما دومی نخواهد بود؛ زیرا رانندگی سریع نیازمند شانس بالا برای سالم رسیدن به مقصد است.
در ارزیابی عملکرد یک مدیر سرمایه گذاری سه چیز را برای اینکه بدانید بازدهی برتر او ناشی از تخصص و یا شانس بوده بررسی کنید:
بازدهی صندوق در گذشته از یک یا چند دارایی محدود در سبد به دست آمده یا به طور متوازن کسب شده است؟
چقدر از اهرم استفاده شده است؟ اگر بازدهی بالاتر با اهرم بالا به دست آمده بدانید که خودروی ایشان مستعد چپ کردن در سر پیچ بعدی است!
در سقوطها وضعیت چگونه بوده است؟ اگردر زمان افت، عملکرد به نحو قابل توجهی بدتر از بازار باشد یک نشانه هشدار است.
بجای بردن بر نباختن متمرکز شوید:
در تنیس آماتوری، فرد وقتی برنده است که برای نباختن بازی کند. یعنی تمام تلاش آماتورها باید این باشد که توپ را از تور عبور دهند و آنقدر اینکار را تکرار کنند که رقیب مرتکب اشتباهی شود. در بازی سرمایه گذاری هم باید چنین کرد.
سرمایه گذاری دنیای اتفاقات غیرمترقبه است. حتی اگر شما بهترین مدل ارزش گذاری را داشته باشید، مدیران یک شرکت می توانند تصمیمات احمقانه بگیرند و یا دولت با تغییر مقررات، شرایط جدیدی ایجاد کند و یا حتی یک واقعه ی سیاسی زمین بازی را بر هم بزند.
به دلیل همین پیش بینی ناپذیری، اگر شما صرفا بر کسب سود متمرکز باشید یک هدف ناممکن در پیش دارید؛ اما تلاش برای اجتناب از زیان کاری آسان تر است. معنی عملی این توصیه این است که همیشه سهمی را بخرید که اولا ارزش گذاری آن برای شما کم تر از حد معمول است، بدهی کمی دارد و در نهایت سبد محصول و خدمات متنوع تری دارد.
یادتان باشد در سرمایه گذاری اگر از باخت جلوگیری کنید، بردها به موقع خودش به سراغتان خواهد آمد!