- اخبار فلزات
- تحلیل و پیش بینی
- مقالات
- تالار گفتگو
- راهنمای سایت
- تبلیغات
- خرید اشتراک
- گفتگو با متال آنلاین
خوش آمدید مهمان!
محصول | قیمت خرید | قیمت فروش |
---|---|---|
مس کاتد
29 فروردین |
521,000 |
521,000 |
مس جهانی
29 فروردین |
9,519 |
9,519 |
روی جهانی
29 فروردین |
2,794 |
2,794 |
سرب جهانی
29 فروردین |
2,148 |
2,148 |
آلومینیوم جهانی
29 فروردین |
2,565 |
2,565 |
انس طلا جهانی
29 فروردین |
2,380 |
2,380 |
انس نقره جهانی
29 فروردین |
28 |
28 |
نیکل
29 فروردین |
17,922 |
17,922 |
قلع
29 فروردین |
31,920 |
31,920 |
نفت برنت
29 فروردین |
89 |
89 |
نفت سبک آمریکا
29 فروردین |
85 |
85 |
تولید و بنگاههای تولیدی نیازمند سرمایه در گردش هستند و تورم، روزبهروز این نیاز را افزایش میدهد. بنگاههای تولیدی بدون سرمایه در گردش توان تولید ندارند؛ زیرا از یکسو با تورم فزاینده مواجهاند که بهمثابه نوعی چرخه مخرب، قیمت مواد اولیه و ابزار تولید را افزایش میدهد و از سوی دیگر، قیمتگذاری دستوری و اقتصاد تکلیفی اجازه نمیدهد که سازوکارهای اقتصادی، فرآیند طبیعی خود را طی کنند. در واقع، تورم موجب شده است تا رشته فعالیتهای صنعتی و بانکها، هر بار یکلوپ باطل را طی کنند.تولیدکنندگان هر بار با تورم دست و پنجه نرم میکنند و بانکها هم به دلیل همین تورم، توان رفع عطش بنگاههای تولیدی را به میزان کافی ندارند و این دور، هر بار ادامه مییابد.
آمارهای رسمی وزارت «صمت» نیز افزایش عطش بنگاهها به سرمایه در گردش را تایید میکنند. بررسی آمارهای رسمی وزارت صنعت، معدن و تجارت تا پایان تیرماه ۱۴۰۱ نشان میدهد که صنایع کوچک و متوسط، نسبت به سال گذشته عطش بیشتری برای وام دارند؛ اما بانکها و وزارت «صمت» به درصد ناچیزی از کل تقاضاهای این صنایع پاسخ دادهاند. بررسی گزارشهای وزارت صنعت، معدن و تجارت نشان میدهد که تا پایان تیرماه سالجاری، کمتر از ۸درصد کل تقاضاهای وام صنایع پذیرفته شده است. این در حالی است که متقاضیان وام تولید در کل سال۱۴۰۰ کمی بیش از ۵هزار نفر بودهاند که این عدد در چهارماه ابتدایی امسال به مرز ۷هزار و ۱۰۰نفر رسیده است.به همین دلیل به نظر میرسد سیاستگذار برای تامین مالی بنگاههای تولیدی، راهی جز کنترل تورم ندارد. بنابراین دولت باید همزمان با اجابت تقاضای تامین مالی صنایع، به فکر کاهش میزان تورم در کشور باشد؛ زیرا در شرایط تورمی، پولپاشی، ممکن است بهجای تقویت بنیه تولیدی بنگاههای اقتصادی، موجب افزایش تورم و دوچندان شدن مشکلات اقتصادی شده و زمینه توزیع رانت و سوخت شدن منابع از طریق پرداخت تسهیلات به تولیدکنندگان را بیشتر فراهم کند. این گزارهها، پیشنهادهایی هستند که اقتصاددانان به سیاستگذار ارائه میدهند؛ اما صاحبان بنگاههای تولیدی و سرمایهگذاران فکر میکنند بهترین راه تامین مالی بنگاههای کسبوکار چیست؟ برخی از فعالان اقتصادی معتقدند، تا زمانی که سیاستگذار نتواند تورم را کنترل کند، لوپ تداوم عطش به سرمایه در گردش و ناتوانی بانکها در اجابت این عطش همچنان ادامه خواهد داشت.
در واقع برای تامین مالی بنگاههای اقتصادی نباید به دنبال معلول رفت؛ بلکه ابتدا باید علت را که عطش تامین مالی است رفع کرد و بعد از آن به فکر راههای مختلف تامین مالی بنگاههای اقتصادی بود؛ در غیراینصورت تولیدکنندگان مجبور خواهند شد به سمت فعالیتهای غیرمولد واسطهای بروند که ریسک کمتری داشته و نیاز به سرمایه در گردش ندارد. برخی دیگر از تولیدکنندگان هم، آرایی متفاوت داشتند و گمان میکردند که از میان روشهای ارائهشده توسط سیاستگذار، اعطای وام بهترین راه تامین مالی بنگاههای اقتصادی است. از سوی دیگر، فقدان چارچوب برای تنظیم سیاستهای بینالمللی موجب شده است تا صنایع از اعتبارات مالی که سرمایهگذاران خارجی با خود میآورند، محروم شوند.
مسعود گلشیرازی درباره نحوه تامین مالی بنگاهها می گوید: تامین ملی اقسام مختلفی دارد. ۹۰درصد تامین مالی در کشور ما به صورت وام است. از سوی دیگر، تامین مالی خارجی، به دلیل ناتوانی در جذب سرمایهگذار خارجی، با محدودیت مواجه است. البته تلاش شده است که با نظامهای جدید، تامین مالی از طریق بازار سرمایه جایگزین شود اما این مساله هنوز نهادینه نشده است. به همین دلیل هم بخش تولید، با محدودیت تامین مالی بهعنوان یکی از مولفههای کسبوکار روبهروست. گلشیرازی درباره روشهایی همچون اوراق گام اظهار میکند: اوراق گام از دوسال پیش شروع به کار کرده است. تامین مالی از بازار سرمایه به ضمانت بانکها روش خوبی بود تا بحران منابع به کمک بازار سرمایه رفع شود، اما این روش، اقبالی نداشت.
ابوالفضل روغنی گلپایگانی، عضو اتاق ایران نیز یادآوری میکند: سیستم تامین مالی در ایران، بانکمحور است. در دنیا، روشهای دیگری هم برای تامین مالی وجود دارد. برای مثال، بورس میتواند صندوق اعتبار، اوراق و السیها باشد؛ اما برای تامین مالی، بانکمحور هستیم. بهتر بود از بورس برای تامین مالی شرکتها استفاده شود. بیشتر شرکتها هم تامینکننده منابع مالی هستند و بعضا از خود شرکتهای بیمه نیز تامین میشوند اما متاسفانه تنها امید ما، به بانکهاست. روغنی در پایان بیان میکند: در کشورهایی با سیاست اقتصاد انقباضی، بانکها میتوانند تامینکننده عطش مالی باشند، اما بانکها پرهزینه هستند، همچنین شرایط احراز وام از آنها سختگیرانه است؛ اعطای وام از سمت بانکها، مسیر تامین مالی را سختتر میکند.
بهرام شکوری، عضو اتاق ایران نیز اظهار میکند: روشهای مختلفی در دنیا وجود دارد که بنگاههای اقتصادی به وسیله آنها تامین مالی میشوند. همچنین شیوههای مختلفی برای تامین مالی مثل اوراق گام وجود دارد. این شیوههای مختلف، میتوانند در برخی نظامهای بانکی، اقدام درستی باشند اما مشکل ما بر سر نظام بانکی است. او میگوید: بانکها میتوانند تسهیلات خود را به فعالان اقتصادی بدهند و شیوه اعطای وام، به صورت کنترلشده، شیوه بهتری است. دلیل این ترجیح هم، چنین است که وام موجب افزایش سرمایه در گردش میشود. شکوری میگوید: زمانی که یک بنگاه پول و سرمایه در گردش دارد، مسائل خود را حل میکند. بنابراین اوراق گام برای تامین مالی بنگاهها، روش ایدهآلی نیست.
یک فعال اقتصادی دیگر که ترجیح میدهد نامش آشکار نشود، توضیح میدهد که هنوز مدت زیادی از طرح اوراق گام نگذشته است. از سوی دیگر هم بنگاههای اقتصادی سالهاست که از وام بانکی استفاده میکنند. به همین دلیل هم، صاحبان کسبوکارها ترجیح میدهند به جای هر روش دیگر، وام دریافت کنند.
محمد روحانیفرد، عضو مجمع کارآفرینان ایران هم اظهار میکند: بنگاههای اقتصادی با یکدیگر تفاوت دارند. برخی از شرکتها تولیدی هستند. به همین دلیل هم سیستم سنتی تسهیلات، برای آنان منطقی و پاسخگو است. از سوی دیگر اوراق گام برای شرکتهایی که زنجیره تامین دارند، بهترین انتخاب است. البته هنوز بسیاری از شرکتها با اوراق گام آشنایی ندارند. این فعال اقتصادی یادآوری میکند: البته نرخ تنزیل اوراق گام هم بالاست. شرکتهای بورسی هم میتوانند در راه تامین سرمایه در گردش، کمککننده باشند.
بهطور عمومی نیز اعطای تسهیلات بانکی، با توجه به نرخ مناسب، سبقه شرکتها و همچنین عقود مختلفی که بانکها با بنگاههای اقتصادی میبندند، بهترین راه تامین مالی است. او اذعان میکند: اگر محدودیتی وجود نداشت، سیاستگذار میتوانست به طرق مختلف، نقدینگی را افزایش دهد. متاسفانه منابع بانکها، به دلیل اینکه نرخ بازدهی در بازارهای موازی بیشتر است به سمت آن بازارها میروند. بانکها هم هر روز با کمبود منابع روبهرو میشوند و به همین علت نمیتوانند تسهیلات موردنیاز بنگاههای اقتصادی را به طور کامل به آنان اعطا کنند.